ایران ورزشی: وقتی گادوین منشا در دقیقه 87 مسابقه روز جمعه پرسپولیس با تراکتورسازی در ورزشگاه آزادی تهران از فاصله 30 متری دروازه استارت زد و به سمت دروازه حریف روان شد برای اولین بار با لباس پرسپولیس از او حرکتی دیده شد که یک فصل کامل به کرات با لباس پیکان از او دیده بودیم. حرکاتی از آن دست باعث به ثمر رسیدن 15 گل توسط وی در فصل گذشته و قرار گرفتن این نیجریهای قدرتی و سرعتی در جمع سه گلزن برتر لیگ شانزدهم شد اما او در 17 هفتهای که از لیگ هفدهم میگذرد حتی سایهای از «منشای پیکان» نبوده است. استارت زیبای او در اواخر مسابقه برابر تراکتوریها هم منجر به گلزنی منشا در فصلی نشد که وی هنوز به اندازه مهدی طارمی محروم و غایب هم گلزنی نکرده است، چه برسد به علی علیپور که 11 گله شده و در صدر جدول گلزنان فصل قرار دارد.
صلابت غایب
در حرکت منشا به سمت دروازه تراکتور صلابتی وجود داشت که در بسیاری از کارهای فصل گذشته او در تیم مجید جلالی رویت میشد؛ یک مهاجم و دلاور، ماجراجو، صاحب قوه حمل توپ، توانا در مانور و دریبلزنی و در نهایت شوتزنی معمولا دقیق در چارچوب دروازه و منشا تقریبا همه این کارها را طی آن حرکتش در مقابل تراکتورسازی انجام داد و هر سه نفر را پشت سر گذاشت و مدافعان حریف را طوری به هم ریخت که انگار آنها نمیدانند هدف و مقصد اصلی وی چیست. فقط ضربه آخر او که از نقطهای مماس به خط 18 قدم نواخته شد، خوب نبود و یک مدافع تیم تبریزی با تکل نشستن مقابل پای منشا شوت او را به کرنر هدایت کرد و از آن کرنر هم چیزی نصیب پرسپولیس نشد.
آگهی گمشده چاپ کنیم!
به رغم زیبایی و صلابت آن حرکت، منشای پرسپولیس هنوز گمشده بزرگ لیگ هفدهم است و بهتر است بگوییم منشای واقعی آخرین بار در زمانی رویت شد که البسه پیکان را بر تن داشت و باید برای یافتنش آگهی گمشده در مطبوعات چاپ کرد! او البته در فصل گذشته لیگ قهرمانان آسیا که به صعود سرخهای تهرانی تا نیمه نهایی همراه شد دو سه بازی خوب را ارائه داد و گلهای حساسی را هم به ثمر رساند که در تعیین و ترسیم سرنوشت نهایی قرمزها سهم بارزی داشت اما او از ابتدای لیگ هفدهم در پرسپولیس با انواع کاستیها و دوری از فرم ایدهآل و نمایشهای متوسط عجین بوده است. در اوایل فصل گفتند سایر پرسپولیسیها او را بایکوت کردهاند و با این هدف که او در گلزنی به مهدی طارمی نرسد به وی مخصوصا پاس نمیدهند! سپس وقتی قرمزها برای اثبات چیزی خلاف این بیش از حد به وی پاس دادند، منشا باز هم گلزنی نشان نداد که فصل گذشته دیده بودیم و وی را نه تنها به یکی از پدیدههای لیگ شانزدهم تبدیل کرد بلکه سبب شد بسیاری منشا را یکی از بهترین «خارجی»های کل تاریخ لیگ برتر بیانگارند. امروز هم گفته میشود که منشا به دلایلی با حرکات ترکیبی سریع و کارساز قرمزها همگون نشده و در این روند جا میماند و به همین سبب است که نمیدرخشد.
در یک جمع پرستاره
عده دیگری که بدبینتر هستند میگویند اگر او در پیکان میدرخشید به این سبب بود که این تیم اصولا ستارگان چندانی نداشته است و هنوز هم ندارد (و درخشش آقاخان در پیکان امسال را نیز همچون فروغ سال گذشته منشا سند صحت این فرضیه میدانند) و اگر او در پرسپولیس نمیدرخشد به این دلیل است که در این تیم آنقدر ستاره وجود دارد که وی عرصه لازم را برای ابراز وجود نمییابد و طبق این فرضیه او به واقع متوسط بودنش را در پرسپولیس به اثبات رسانده است.
تا دیر نشده است
پیدا کردن دلیل اصلی این فرآیند را به کارشناسان و خوانندگان این سطور میسپاریم و فقط متذکر میشویم که اگر منشا هر چه زودتر بیدار و همان منشای پیکان نشود، با احتساب بازگشت قریبالوقوع طارمی به ترکیب سرخها جای او تنگ و تنگتر و فرصت ابراز وجودش کم و کمتر میشود و شاید روزی در جمع افراد پرشماری قرار گیرد که خریدهای زاید پرسپولیس در طول تاریخ حیات این باشگاه برشمرده شدهاند.